شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۸... ازان پس نگهدار ایشان تویکه با رنج و تیمار خویشان توینخواهم که گویند زیشان سخن ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۲... دگرگون نماید به جوینده چهربه تیمار کی باز گردد ز بدچنین گفته از دانشی کی سزد ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۷... بیازردم از بهر آزارتانپراندیشه گشتم ز تیمار تانهمی گفت و پاسخ نداد ایچ کس ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۲... چنویی به دست یکی پیشکارتبه شد تو تیمار و تنگی مدارتو بی رنجی از کارها برگزین ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۱... دگر آنک قیصر بجای تو کردز هر گونه از تو چه تیمار خوردسپه داد و دختر تو را داد نیز ...... به کام تو بادا همه کارکردکه تیمار بردی ز نازک تنمکجا آهنین بود پیراهنم ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲... همین پرگناهان که پیش تواندنه تیمار دار و نه خویش تواندز من هرچ گویند زین پس همان ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۶... چو بشنید شیروی بیمار گشتز دیدار او پر ز تیمار گشتبفرمود تا دخمه دیگر کنند ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱... به یارای خوان و به پیمای جامز تیمار گیتی مبر هیچ ناماگر چرخ گردان کشد زین توسرانجام خاکست بالین تودلت را به تیمار چندین مبندبس ایمن مشو بر سپهر بلند ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲... تو پدرود باش و بی آزار باشز بهر تن شه به تیمار باشگراو رابد آید تو شو پیش اوی ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۶... خروشی برآمد ز لشکر به زارز تیمار وز رفتن شهریارازیشان هر آنکس که دهقان بدند ...... ازو باز گشتند با درد و جوشز تیمار با ناله و با خروشفرخ زاد هر شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۶... بدانستم این رنج و کردار توکشیدن بهر کار تیمار توچه مایه ترا نزد من دستگاه ...فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۹... کنون نزد خویشت بسازیم جاکزین خواسته بر تو تیمار نیستکسی را بدین با تو پیکار نیست ...فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۰... منیژه بدو گفت کز کار منچه پرسی ز بدبخت و تیمار منکزان چاه سر با دلی پر ز درد ...فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۴... بفرمود تا بیژن آمدش پیشسخن گفت زان رنج و تیمار خویشازان تنگ زندان و رنج زوار ...... یکی را برآرد بچرخ بلندز تیمار و دردش کند بی گزندوزانجاش گردان برد سوی خاکهمه جای بیمست و تیمار و باکهم آن را که پرورده باشد بناز ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴... شناسی تو گفتار و کردار خویشبی آزاری و رنج و تیمار خویشهمه شهر توران بدی را میان ...... اگر راست باشد دلت با زبانگذشتی ز تیمار و رستی به جانبر و بوم و خویشانت آباد گشت ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۵... بدان ساز و آن لشکر آراستندل از ننگ و تیمار پیراستندر و دشت و کوه و بیابان سنان ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۸... گزیند به بیشه درون جای تنگنجوید ز تیمار جان نام و ننگیکی لشکرت را به هامون گذار ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۹... دلش پر نهیب است و پر خون جگرز تیمار وز درد چندان پسرکه از تن سرانشان جدا کرده دید ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۶... ابر دست چون بیژنی کشته شدسر من ز تیمار او گشته شدکه دانست هرگز که سرو بلند ...فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۷... نباید که باشی بدین تنگدلز تیمار یابد ترا زنگ د شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۵... از آن گاو برمایه و مرغزاربیامد ازان کینه چون پیل مستمران گاو برمایه را کرد پست ...فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۳... بپیچید و بنداخت او را بدستخروشی برآورد چون پیل مستمرا گفت چون دختر آمد پدید ...فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴... که شد دوخته مغز تا مغفرشنگه کردم از گرد چون پیل مستبرآمد یکی تیغ هندی به دست ...فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۷... چو آن تو باشد مگر زهره اموزان پس فرود آمد از پیل مستفردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۴... بگفت این و بگرفت نیزه به دستبه آوردگه رفت چون پیل مستچنین گفت با رزم زن بارمان ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۳... خرد با سر دیو کی درخوردسپهبد برآشفت چون پیل مستبه پاسخ به شمشیر یازید دست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵... سر راه بر نامداران ببستبه مردان جنگی و پیلان مستوزان روی رستم دلیر و گزین ...فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۳... نه هوش و نه دانش نه رای و درنگعنان را سپرده بران پیل مستیکی گرزه گاو پیکر بدست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳... چراگاه مازندران خواستیهمی نیروی خویش چون پیل مستبدیدی و کس را ندادی تو دست ...فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶... به چنگ اندرون نیزه سر گرایبه آورد گه رفت چون پیل مستیکی پیل زیر اژدهایی به دست ...فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۲... بزد دست و گرز از میان برکشیدیکی بر خروشید چون پیل مستسپر بر سر آورد و بنمود دست ...فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۴... خروشید و بگرفت نیزه به دستبه آوردگه رفت چون پیل مستکس از نامداران ایران سپاه ...فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۷بز شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰ ... به لشکرگه خویش بازآمدند بر پهلوانان فراز آمدند همه شب به خواب اندر آسیب شیب ... ... ز هر گونه زور آزمودند و بند فراز آمد آن بند چرخ بلند بزد دست بیژن به سان پلنگ ... ... سر دشمنان را به گاز آوری چو رفتی به نزدیک لشکر فراز سپه را یکی سوی هومان بساز ... فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۱ ... دلیران و پرخاشجویان هزار رسیدند پس یک به دیگر فراز دو لشکر پر از کینه و رزمساز ... شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۰... به اسپ و به گرز و به پای و رکیبسوار از فراز اندر آمد به شیبهمانا که باران نبارد ز میغ ...===================فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۲... جز از تازیانه نبودی نشانچو دیدی کسی شاخ شیب درازدوان پیش رفتی و بردی نماز ...===================فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹... خداوند خانه بپویید سختبیاویخت آن شیب شاه از درختهمی داشت آن را زمانی نگاه ...... به بهرامشاه آفرین گستریدپیاده همه پیش شیب درازبرفتند و بردند یک یک نماز ...===================فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۴ - پادشاهی بلاش پیروز چهار سال بود... بجست از کف تیغزن خوشنوازبه شیب اندر انداخت اسب از فرازبدید آنک شد روزگارش درشت ...... ز بالا نگه کرد پس خوشنوازسپه را به هامون نشیب و فرازهمه دشت پرکشته و خواسته ...===================فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۲... که از چرخ گردان پذیرد فریبکه او را نماید فراز و شیبدگر گفت کآن را تو دانا مخوان ...===================فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۳... یکی شوشه زر بسیم اندر استدو شیبش ز خوشاب وز گوهرستفرنگیس چون گنج بگشاد سر ...===================فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۲... شوم کین این ننگ بازآورمسر شیب را برفراز آورمهمه رنج لشکر به تن برنهم ...===================فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰... بر پهلوانان فراز آمدندهمه شب به خواب اندر آسیب شیبز پیکارشان دل شده ناشکیب ...===================فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۵... که آمد ز راه بیابان پدیدز بالا چو برق اندر آمد به شیبدل از مردن گس شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱... خروشیدن پهلوانان به دردکنان گوشت تن را بران رادمردبرین گونه گردد به ما بر سپهر ...========================فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳... بماند به تیمار و دل پر ز دردچو ما مانده ایم ای شه رادمردنوشته چنین بودمان از بوش ...========================فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۱... تو تا بر نشستی بزین نبردنبودی مگر نیک دل رادمردهمیشه دل از رنج پرداخته ...========================فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲... تو آن کن ز خوبی که او با تو کردبه پاداش پیچد دل رادمردچو این پاسخ نامه یابی ز شاه ...========================فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹... ازان شیربا شاه لختی بخوردچنین گفت پس با زن رادمردکه این تازیانه به درگاه بر ...========================فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲... یکی دشت بینی همه سبز و زردکزو شاد گردد دل رادمردهمه بیشه و باغ و آب روان ...========================فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۰... کزان چاه سر با دلی پر ز درددویدم بنزد تو ای رادمردزدی بانگ بر من چو جنگاوران ...========================فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۴... ز بهر درم تا نباشی بدردبی آزار بهتر دل رادمردبدین کار بیژن سخن ساختم ...========================فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۳... همه کام ما بازگردد به دردچو کم گردد از لشکر آن رادمردچو بشنید گودرز گفتار اوی ...========================فردوسی » شاهنامه فردوسی » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۵... همی خواندند آفرینی به دردکه ای نیک دل خسرو رادمردچه نیکو بدی گر ز توران زمین ... شاعر منوچهری :دفتر شعر دیوان اشعار (قصاید و قطعات) در وصف شراب...